مهدی عراقی: از آغاز تشکیل دولت - ملت‌ها به‌عنوان حاکمیت نیروی سیاسی بر سرزمین محدود، اطلاعات اهمیت ویژه‌ای یافته است.

 به بیان دیگر می‌توان گفت که دولت- ملت‌ها از بدو تاسیس، «جوامع اطلاعاتی» محسوب می‌شوند چرا که تولید قدرت برای دولت نتیجه گردآوری، نگهداری و کنترل اطلاعاتی است که در جهت اهداف رهبری جامعه به کار می‌روند. اطلاعات از آغاز برای بقای دولت- ملت‌ها ضروری بود زیرا همان طور که پروفسور «جان‌اریکسون» خاطرنشان می‌کند «جنگ‌ها و عملیات مدرن نظامی [صرفا] به وسیله ابزارهای جنگی انجام نمی‌شوند؛ آنها به وسیله اطلاعات، رهبری و کنترل می‌شوند. اطلاعات همه کار می‌کنند؛ هم جنگ‌افزارها را آتش می‌کنند و هم به آنها می‌گویند به کجا بروند. شبکه نشانه‌ها، کلید کارهاست.

اگر می‌خواهید جهان را خلع سلاح کنید همه رایانه‌ها را به دور بیندازید.» اکنون   این سیستم عصبی است که اهمیت یافته است؛ یعنی نشانه‌ها، اطلاعات و ارتباطات. بنابراین اشتهای سیری‌ناپذیر دولت‌ها برای اطلاعات درباره هر چیزی که با منافع ملی آنها در ارتباط باشد به وجود می‌آید و این همان خطری است که هوشیاری دولت – ملت‌ها به‌خصوص دولت- ملت‌های پست‌مدرن را نسبت به‌خود بر‌می‌انگیزد که در دوران پس از جنگ سرد باعث ایجاد ناامنی در میان دولت - ملت‌های پست مدرن شده است.

کوتاه سخن، می‌توان گفت اطلاعات خود تبدیل به‌علت شده است و برخی هم دارای نیروی ویرانگری هستند. فناوری اطلاعاتی جدید چرخ‌های صنعت و جامعه را سریع‌تر به حرکت وا می‌دارد و انبوه عظیم اطلاعات جدید را تولید می‌کند.لیکن این وضعیت درخصوص انواع متفاوت دولت - ملت‌ها به‌طور یکسان صدق نمی‌کند. کشورهای کمتر توسعه یافته که از آنها به‌عنوان دولت - ملت‌های مدرن یاد می‌کنیم چون به تولید فرآورده‌های حاصل از زمین ادامه می‌دهند، ناچار همچنان به  قلمرو خود تعلق خاطر دارند. اما در کشورهایی که در آنها سرمایه، نیروی کار و اطلاعات شناور بوده و استیلا یافته‌اند که از آنها تحت عنوان دولت – ملت‌های پست مدرن نام می‌بریم،  آن‌‌چنان جایی برای پرستش طلسمی به نام  قلمرو جایگاه پیشین وجود ندارد.

شکل‌گیری کشورهای مجازی که از قابلیت تولیدات وابسته به زمین در آن کاسته شده، نتیجه منطقی این رهایی از قید سرزمین است. با توجه به اینکه اطلاعات از ابتدا دارای اهمیت ویژه‌ای بوده، این سؤال مطرح می‌شود که تفاوت دوران جدید با دوران‌های پیشین چیست؟ با اوصاف یاد شده است که باید گفت دغدغه مطلب حاضر توصیف چگونگی تاثیر این انقلاب اطلاعاتی - رسانه‌ای بر مفهوم دولت - ملت است.

از ابتدای شکل‌گیری واحدهایی به نام دولت- ملت، اطلاعات برای آنها دارای اهمیت حیاتی بوده است، پس چه تفاوتی میان دوره‌ فعلی و دوران پیشین وجود دارد؟ پاسخ این سؤالات در اصطلاح «انقلاب اطلاعات» نهفته است. انقلاب اطلاعات به مجموعه‌ای از دگرگونی‌های اساسی در حوزه اطلاعات و اطلاع‌رسانی گفته می‌شود که سرعت فوق‌العاده، گستردگی و وسعت انتشار آزاد مطالب مهم‌ترین ویژگی‌های آن است.

سرعت فوق‌العاده پردازش اطلاعات و ایجاد ارتباط منطقی میان میلیون‌ها داده اطلاعاتی در گستره وسیع جهانی در حوزه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و در دسترس قرار دادن آزاد این نوع اطلاعات از طریق شبکه‌های اطلاع‌رسانی جهانی به انقلاب اطلاعات شکل داده‌اند.

مردم و ملل در دهه‌های پیش رو قادر خواهند بود رقابتی سودمند در فناوری اطلاعات داشته باشند. یک فضای الکترونیکی فراملی ایجاد شده و سلطه حکومت‌ها و شرکت‌ها در زمینه اطلاعات [به‌دلیل هزینه رو به افزایش آن] در حال رقیق‌تر شدن است.

بازارها و حتی جوامع در قالب شبکه‌های اطلاعاتی تغییر شکل می‌دهند و در حال خارج شدن از قالب موجودیت‌های مکانی و فضایی تعریف شده هستند.  توسعه و گسترش اطلاعات میان مردم و به حاشیه رانده شدن دولت به‌عنوان تسهیل‌کننده امور فقط به‌علت قابلیت فناوریک صورت نگرفته بلکه بر این درک نیز مبتنی است که اطلاعات به همان اندازه که ایجاد رقابت می‌کند، باعث همکاری نیز می‌شود. اطلاعات تبدیل به واسطه تولید شده و هزینه‌ها را کاهش داده است. استانداردها و عملکردها بیشتر جهانی شده و مردم بدون محدودیت‌های وجود مرزهای سیاسی با یکدیگر ارتباط داشته و مبادله اطلاعات می‌کنند.

اینترنت و دیگر اشکال ارتباطات منجر به تضعیف سلسله مراتب علمی شده و کشورهایی که ممانعت کمتری برای جریان آزاد اطلاعات ایجاد می‌کنند سریع‌تر پیشرفت می‌کنند؛ اما نباید این تصور را داشت که انقلاب اطلاعات صرفا به‌عنوان فرآیندی خنثی یا مثبت در جهت اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمل می‌کند بلکه واقعه مزبور یک واقعه تک‌بعدی نیست. همان طور که اشاره شد حکومت‌ها و شرکت‌ها سلطه کامل بر کنترل اطلاعات ندارند، لیکن جلوگیری از دسترسی به اطلاعات نیز برای آنها نمی‌تواند انتخاب مناسبی باشد. اطلاعات نگرش‌ها را تغییر می‌دهد و مقایسه را چه در قالب ملی و چه در قالب بین‌المللی تحریک می‌کند. بهترین انتخاب برای حکومت‌ها رقابت در بازار اطلاعات برای تحت‌تأثیر قرار دادن بینندگان، شنوندگان و خوانندگان است.

بازده و پاسخگویی بالقوه در مدیریت اندیشه بیشتر است که بسیار دشوار، خلاقانه و فناوری محور است. دولت- ملت‌ها و در راس آن دولت- ملت‌های پست مدرن با ارزشگذاری بر نقش اطلاعات به منزله یک سرمایه اصیل و ارزیابی فناوری‌های پردازش و گسترش اطلاعات، مجموعه‌ای از توانایی‌های متفاوت را برای افراد، گروه‌ها، سازمان‌ها و واحدهای سیاسی- اقتصادی به وجود می‌آورند. این ویژگی‌ها خود موجب به بار آوردن پیامدهای جدی در حوزه‌های متفاوت تفکر و تمدن بشری می‌شوند. بهره‌برداری از این ابزار نوین، ورود به عرصه‌ای جدید از جنگ میان ارتش‌های مدرن و پست مدرن را با یکدیگر و با گروه‌ها، سازمان‌ها و افراد به وجود آورده است که امروزه تحت عنوان جنگ اطلاعاتی شناخته می‌شود.

جنگ اطلاعاتی به نوعی از جنگ اطلاق می‌شود که در آن هدف از بین بردن اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی دشمن با حفظ اطلاعات و سیستم اطلاعاتی خودی است و به‌طور دقیق‌تر گفته شده است که جنگ اطلاعاتی مجموعه‌ای از عملیات برای دستیابی به برتری اطلاعاتی و شبکه‌های کامپیوتری است و نیز حفظ سیستم و فرآیندهای اطلاعاتی خودی. در این جنگ اطلاعات و تهاجم فراگیر شبکه‌ای و هجوم اطلاعات انبوه، خطر شکل‌دهی اذهان تصمیم‌گیرندگان و دخالت دشمن در تصمیم‌سازی‌ها و نیز افکار مردم تحت حکومت تصمیم‌گیرندگان براساس عنصر اطلاعات بسیار قابل توجه است و مدیریت اندیشه بیش از پیش مطرح می‌شود. مدیریت اندیشه یک عامل مهم امنیتی است و برای تنظیم و حفظ حمایت‌های داخلی درخصوص عملکردهایی که سیاستگذاران انجام می‌دهند و برای شکل دادن به عقاید درباره حقانیت یک قضیه و برنامه‌ریزی درخصوص تصور از قدرت و سلطه لازم و ضروری است.

تبلیغ، سانسور و فریب به خدمت گرفته شدند و قدرت کنترل جراید جهانی و خبررسانی آنها نفوذ در عمق شیوه تفکر جهانیان را آسان کرده است که شاهد عملکرد آنها در بسیاری از مناطق از جمله سومالی، گرانادا، هائیتی، بوسنی و بوده‌ایم. جراید و نیروهای سازمان یافته اطلاعاتی به‌صورت جهانی در حال شکل دادن به تصورات، ارزش‌ها و عقاید در سطح جهانی هستند. تجربه و تمایلات به‌طور مداوم بیشتر به هم شبیه می‌شوند و فاصله جغرافیایی در شکل دادن به هویت و... منافع اهمیت پیشین خود را از دست داده است.

پیش از اقناع در داخل، مرزها در انحصار دولت بود؛ لیکن جراید جهانی و ماهواره‌ها که بنیان پارادایم جراید جهانی را متحول کرده‌اند این انحصار را با چالش مواجه ساخته‌اند. با توجه به مسائل یاد شده صرفا دسترسی به اطلاعات کافی نخواهد بود بلکه تولید اطلاعات جایگاه بسیار مهمی را به‌خود اختصاص می‌دهد. لذا در رقابت برای اطلاعات، برنده طرفی خواهد بود که بیشترین هزینه را صرف تولید اطلاعات می‌کند. در این حوزه، اطلاعات صرفا شامل اخبار علمی، سیاسی و... نمی‌شوند بلکه شامل بسیاری از موارد چون فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی، داستان‌های رادیویی و دیگر موارد می‌شود.

در این چارچوب اتاق‌های خبر جهانی به یک واقعیت قابل لمس تبدیل می‌شوند، اما موضوعی که اهمیت بیشتری دارد شاید ظهور شرکت‌های خبری جهانی با منافع وسیع فراملی باشد که از دهه 1980 شکل گرفتند. تهیه برنامه‌های تلویزیونی، خبرها و فیلم‌ها به همراه سی‌دی‌ها و دیگر ابزار دیجیتالی، خانه‌ها و مراکز تجاری را به مراکز اطلاعات متصل می‌کنند به‌طوری که مکان و زمان اهمیت خود را از دست می‌دهند. مصرف‌کنندگان خبرها بیشتر به مندرجات جراید خبری بین‌المللی توجه می‌کنند نه به صاحبانشان. ظهور ماهواره و کانال‌های خبری، اخبار و اطلاعات را تبدیل به کالاهای در دسترس عموم کرده‌اند. 

به عبارت دیگر محتویات جراید جهانی شده منعکس‌کننده منافع، ارزش‌ها و حافظ امنیت سردمداران جهان اول که در راس آنها دولت- ملت‌های پست‌مدرن قرار دارند، است. کوتاه سخن «مانوئل کاستلز» به منطق مسلط جهان تحت عنوان «اطلاعات گرایی» اشاره می‌کند. همین منطق مسلط است که این دوره را از دوره‌های پیشین جدا می‌کند. در این دوره امنیت برای دولت- ملت‌های پست مدرن درصورتی به بالاترین میزان خود می‌رسد که بیشترین اطلاعات را تولید و صادر کنند.  همانگونه که اشاره شد درکنار تولید اطلاعات، صدور آن نیز اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا اطلاعاتی که در داخل مرزها محصور بماند قادر نخواهد بود در خارج از مرزها ایجاد امنیت کند.

کد خبر 58551

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز